تعریف ترازنامه

صورت وضعیت مالی که آن را ترازنامه می نامند یکی از گزارشات اصلی است که حسابداران تهیه می کنند یکی از حسابداران پیشین که ویلیام ریپلی آن را همانند عکسی دانست که از شرکت گرفته می شود که دارایی ها در یک طرف و بدهی ها و حقوق صاحبان سهام در طرف دیگر این عکس نشان داده می شود.

سایر تعاریف 

گزارشی که اطلاعات در باره منابع اقتصادی(دارایی ها) تعهدات اقتصادی (بدهی ها) و حقوق سهامدارا ن (نیز به عنوان خالص دارایی ها ارزش ویژه یا سرمایه شرکاء) و ارتباط آن ها با یک دیگر در یک مقطع زمانی معین را نشان دهید ترازنامه گویند.کلیه اقلام ترازنامه به استثنای مواردی خاص تاریخی است.- ترازنامه صورت منابع اقتصادی در اختیار یک واحد تجاری و ادعای نسبت به این منابع در تاریخ صورت مالی می باشد.- ترازنامه منبع اصلی اطلاعات برای ارزیابی نقدینگی و انعطاف پذیری مالی است.

دارایی ها و بدهی ها

اصولا دارایی ها عبارتند از مجموع منافع آینده و بدهی ها عبارتند از ادعا علیه این منافع.

شناخت

در صورت های مالی منابع و تعهدات را فقط زمانی به عنوان دارایی ها و بدهی ها می شناسند که

1) در خور تعریف مربوطه شوند.

2)قابل اندازه گیری باشند.

3)مقدار آن ها بر تصمیات مربوطه اثر گذار باشد.

4)قابل اعتماد یا اتکا باشند.اصل کلی در اندازه گیری بدهی ها این است که بر اساس مبلغی که در مبادله تعیین شده است اندازه گیری شود.در مورد بدهی های جاری این مبلغ معرف ارزش اسمی تعهدی است که باید در آینده تسویه گردد.در مورد بدهی های غیر جاری اندازه گیری معرف محاسبه ارزش فعلی تنزیل شده بر اساس نرخ جاری سود تضمین شده می باشد.

تعاریف بدهی

تعریف بدهی از جانب جان کنینگ:یک خدمت که ارزش آن بر حسب پول تعیین شود  و مالک آن طبق وظیفه قانونی به شخص ثالث یا مجموعه ایی از اشخاص به صورت یکسان ارائه نماید.تعریف بدهی طبق بیانیه شماره 4 هیئت اصول حسابداری:تعهدات اقتصادی یک شرکت که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و انداره گیری و محاسبه شوند.دلیل این تعریف از بدهی ها بر اساس دیدگاه رفتاری این بود که در الگوی سنتی حسابداری مقادیر بستانکار پس از مقادیر بدهکار ثبت می شدند گزارش کردن یک بدهی به عوامل زیر بستگی داشت:1)اهمیت شناسایی یا ثبت طرف دیگر رویداد مالی(هزینه تعلق گرفته که مهمترین رویداد تلقی می گردد.)2)شناسایی یا ثبت یک زیان و یا دریافت داریی های خاص به وسیله شرکت.تعریف بدهی از دیدگاه هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی(بیانیه شماره 6):از دست دادن منافع اقتصادی آتی ناشی از تعهدات فعلی مبنی بر انتقال دارایی ها یا ارائه خدمات به سایر واحد های تجاری در آتی که در نتیجه مبادلات یا رویداد های گذشته ایجاد شده را بدهی گویند.در جدید ترین تعریف از بدهی ها همواره بر تعهدات اقتصادی به جای بدهی های قانونی تاکید شده و در این تعریف درآمد انتقالی به دوره آتی به دلیل این که به عنوان تعهدات اقتصادی واحد تجاری محسوب نمی گردد جزء بدهی ها طبقه بندی نمی شود.تعریف بدهی بر طبق استاندارد ایران(بیانیه شماره 4):تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویداد های گذشته را بدهی گویند.

سایر تعاریف:

1- اقلامی با مانده بستانکار که هنگام بستن حساب ها بر اساس قواعد یا اصول حسابداری به دوره بعد انتقال می یابد مشروط بر این که مانده بستانکار معرف مانده منفی مربوط به دارایی ها نباشد. بنابراین این اصطلاح به نحوی مورد استفاده  قرار می  گیرد که نه تنها شامل قروض و تعهدات باشد بلکه مانده های بستانکاری را که متضمن ارتباطات طلب کار و بدهکار نیست نیز در بر گیرد.(دیدگاه تئوری شخصیت حسابداری)2-بدهی ها عبارتند از منافع اقتصادی که در آینده احتمالا به دلیل تعهدات فعلی واحد انتفاعی از دست خواهد رفت.(دیدگاه تئوری مالکانه)

سه وِیژگی اصلی بدهی ها

از دیدگاه هیئت استاندارد های حسابداری مالی یک بدهی دارای سه ویژگی اصلی به شرح زیر است:

1)آن نشان دهنده یک تکلیف یا مسئولیت است که در زمان کنونی نسبت به یک یا چند واحد تجاری وجود دارد که با انتقال دارایی ها یک استفاده از آ ن ها در تاریخ مشخص یا تاریخی قابل تعیین با یک رویداد خاص  یا طبق تقاضا باید دین یا تکلیف ادا شود.

2 )تکلیف یا مسئولیتی که یک واحد تجاری خاص نسبت به آن متعهد می شود و به هیچ وجه نمی تواند نسبت به ادای آ ن شانه خالی کند.

3)یک رویداد مالی یا رویداد دیگری که در گذشته رخ داده و واحد  تجاری را متعهد کرده است.
باید دارایی ها و بدهی ها را طبقه بندی کرد تا گزارش مالی معناداری ارائه شود هر نوع طبقه بندی باعث خواهد شد که برخی از روابط تیره و تار و برخی دیگر بسیار روشن و چشمگیر شود.

1)بدهی های جاری

هر تعهد برای اینکه حائز طبقه بندی در قالب بدهی جاری باشد، باید:

1)ظرف یک سال یا یک چرخه عملیات هر کدام طولانی تر است به سررسید خود برسد.

2)مدیریت باید قصد داشته باشد که با استفاده از دارایی های جاری و یا ایجاد بدهی های جاری دیگر آن را تسویه کند.

1/1)حساب های پرداختنی حساب های پرداختنی نقطه مقابل حساب های دریافتنی میباشند و به مبلغی که انتظار می رود برای تعهدات پرداخت شود ثبت می گردد.بدهی پرداختنی تجاری مرتبط با تحصیل کالا مواد ملزومات یا خدمات بوده که به طور نسیه بدون مدارک مکتوب قانونی غالبا بین 30 تا 120 روز از تاریخ صدور صورت حساب بدون در نظر گرفتن بهره در سررسید تسویه می گردد.

2/1)اسناد پرداختنی اسناد پرداختنی وعده های کوتاه مدت به پرداخت وجه نقد هستند که پشتوانه آن ها اسناد وعده دار می باشد.اسناد پرداختنی می توانند تجاری یا غیر تجاری باشند این اسناد معمولا به ارزش اسمی خود گزارش می شوند.اسناد پرداختنی تجاری نوعی تعهدات کوتاه مدت مستند به سند قانونی مکتوب بین خریدار و فروشنده کالا و مواد مبادله شده و مبلغ آن در سررسید بدون قید و شرط پرداخت می شود.از نقطه نظر تئوری اسناد پرداختنی به ارزش فعلی اصل و بهره آن باید در دفاتر شناسایی و گزارش گردد.علاوه بر این اسناد پرداختنی که برای تعهدات غیر تجاری نظیر دریافت وام همراه با تصمیم یک فقره سفته یا بدهی مالیاتی و سایر تعهدات جهت اشخاص حقیقی یا حقوقی صادر می شود این قبیل اسناد تحت عنوان سایر اسناد پرداختنی طبقه بندی و در ترازنامه گزارش می گردد چنانچه اسناد بابت وثیقه و تضمین صادر و در اختیار دیگران قرار داده شود نباید در سرفصل اسناد پرداختنی منعکس گردد بلکه افشای آن در یادداشت های همراه صورت های مالی ضروری است.

1/3/1 )بدهی های مرتبط با حقوق و دستمزد کارکنان غیبت های مشمول پرداخت کارکنان،غیبت های استحقاقی کارکنان می باشد که بر آن ایام باید حقوق آنان جبران و پرداخت شود تحت شرایط خاصی می توان حقوق استحقاقی کارکنان برای این ایام را به عنوان یک بدهی معوق ثبت کرد.این شرایط عبارتند از الف)تعهد کار فرما برای پرداخت حقوق ایام غیبت های استحقاقی آتی به خدمات قبلی کارکنان قابل انتساب باشد.ب)استحقاق کارکنان به دریافت حقوق و مزایای ایام غیبت آتی منوط به خدمات بعدی نباشد.ج)این پرداخت توسط کارفرما محتمل و قابل پرداخت باشد.د)مبلغ به طور معقول قابل برآورد باشد.چنانچه همه ی شرایط برآورده شود ولی مبلغ قابل برآورد بناشد این امر باید در صورت های مالی افشا شود.

5/3/1) پاداش های پرداختنی پاداش های پرداختنی بدهی جاری دیگری است که در اغلب موارد به نتایج عملیات شرکت بستگی دارد چنانچه پاداش مبتنی بر درآمد های کسب شده و یا محصول تولید شده باشد،محاسبه پاداش چندان دشوار نخواهد بود.چنانچه پاداش مبتنی بر سود شرکت باشد تعیین مبلغ پاداش دشوار تر خواهد بود.از نقطه نظر شرکت پاداش های پرداختی به کارکنان به حقوق و دستمزد اضافه شده و در محاسبه سود دوره به عنوان یک هزینه مد نظر قرار می گیرد علاوه در این در اغلب موارد پاداش کارکنان از نظر قوانین مالیاتی یک هزینه کاهنده مالیات قلمداد می گردد.نکته:پاداش وابسته به سود و میزان سود وابسته به هزینه پاداش است.

طرح های پاداش

پاداش می تواند مبتنی بر یکی از موارد زیر باشد:

  (B = bI )             الف)سود قبل از هزینه پاداش و قبل از مالیات بر درآمد

  [B = b (I – B)]          ب)سود بعد از هزینه پاداش ولی قبل از مالیات بر درآمد

  [B = b (I – T)]       ج)سود بعد از مالیات بر درآمد ولی قبل از هزینه پاداش

  [B = b (I – B – T)] د)سود بعد از هزینه پاداش و بعد از مالیات بر درآمد

  b = نرخ پاداش                I =سود قبل از پاداش و مالیات             B = پاداش در قالب ریال

مالیات بر درآمد با فرض اینکه t نرخ مالیات و پاداش یک هزینه مالیات کاه است مالیات بر درآمد را می توان به شکل زیر تعیین نمود:

T =  t (I – B) حساب هزینه پاداش احتمالا باید در قالب ترکیب با هزینه حقوق و دستمزد در صورت سود و زیان منعکس شود پاداش پرداختنی باید تا زمان پرداخت پاداش در گروه بدهی های جاری ترازنامه گزارش شود.

4/1) مالیات بر درآمد پرداختنی مالیات بر درآمد پرداختنی بدهی جاری معمول در شرکت سهامی است.در قوانین مالیاتی بسیاری از کشور ها اغلب شرکت های سهامی موظف به پرداخت پیش از موعد مالیات در غالب یک مالیات برآوردی هستند.در این حالت پرداخت مالیات برآوردی باید در بدهکار یک حساب دارایی یعنی پیش پرداخت مالیات ثبت شود و در پایان سال انجام یک ثبت تعدیلی بابت شناسایی هزینه مالیات بر درآمد و کاهش پیش پرداخت الزامی خواهد بود.نکته:در ایران مالیات بر درآمد به طور سالانه محاسبه و پرداخت می گردد و به این ثبت ها نیاز نمی باشد.

5/1)سود سهام پرداختنی معمولا واژه سود سهام تداعی گر سود نقدی سهام است.سود سهام پرداختنی هر سهم طبق مصوبه مجمع عمومی به سهامدارانی که اسامی آن ها قبل از تشکیل مجمع عمومی در دفتر سهام ثبت شده قابل پرداخت می باشد.سود سهام ممتاز قبل از پرداخت به سهامداران عادی بایستی پرداخت شود و سپس باقیمانده سود به نسبت تعین شده بین سهامداران عادی تقسیم می گردد. به غیر از شکل نقدی، سه نوع سود سهام دیگر نیز وجود دارد:الف)سود سهام به شکل دارایی غیر از وجه نقدب)سود سهام به شکل سند وعده دارج)سود سهمیبا اعلام سود به استثنای سود سهمی معمولا یک بدهی جاری ایجاد می شود سود سهمی قابل توزیع بدهی تلقی نمی شود بلکه به عنوان یکی از اجزای حقوق صاحبان سهام گزارش می شود. نکته:طبق استاندارد شماره 5 حسابداری ایران (بند10) واحد تجاری نباید سود سهام پیشنهادی را به عنوان بدهی در تاریخ ترازنامه شناسایی کند زیرا تصویب سود سهام از اختیارات مجمع عمومی صاحبان سهام است لذا تقسیم سود  توسط هیئت مدیره به عنوان بدهی در تاریخ ترازنامه شناسایی نمی شود.پیشنهاد هیئت مدیره درباره تقسیم سود در یادداشت های توضیحی صورت های مالی افشاء می شود.

6/1)پیش دریافت درآمد و سپرده های قابل استرداد گاهی اوقات واحد تجاری به منظور تضمین اجرای انجام پیمان و تعهدات از مشتریان یا کارکنان سپرده دریافت می نماید این گونه سپرده ها و ودایع در زمان تکمیل تعهدات به صاحبان آن ها برگشت داده می شود.در مواردی ممکن است واحد تجاری جهت تحویل کالا یا خدمات در آتی مبلغی به عنوان پیش دریافت از مشتریان دریافت و در زمان تحویل قطعی کالا و ارائه خدمات حساب پیش دریافت ها از دفاتر حذف و به حساب درآمد انتقال می یابد.بخشی از این گونه اقلام که انتظار می رود ظرف یک سال یا یک چرخه عملیات به درآمد تبدیل شود به عنوان بدهی جاری به شکل یک رقم مجزا درمتن ترازنامه گزارش می شود.

7/1)حصه جاری تعهدات بلند مدت تعهداتی که قبلا در قالب بلند مدت طبقه یندی شده اما حال قرار است ظرف یک سال یا یک چرخه عملیات هر کدام طولانی تر است به سررسید خود برسد عموما باید تجدید طبقه بندی شده و به صورت یک بدهی جاری گزارش شود.اما در این مورد سه استثنا وجود دارد:

الف)در شرایطی که سهم جاری تعهدات بلند مدت قرار است با استفاده از دارایی های غیر جاری تسویه شود.

ب)هنگامی که سهم جاری تعهد بلند مدت قرار است تمدید گردد.

ج)وقتی قرار است سهم جاری تعهد بلند مدت از طریق انتشار سهام تسویه گردد.

ذخایر، بدهی های احتمالی

تعهدات غیر قطعی که از رویداد های گذشته ناشی شده وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بو طور کامل در کنترل واحد تجاری نمی باشد یا تعهدی فعلی است که از رویداد های گذشته ناشی شده به عنوان بدهی های احتمالی نامیده می شود.چنانچه خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل نباشد و مبلغ تعهد را نتوان با قابلیت اتکاء کافی اندازه گیری کرد به عنوان بدهی احتمالی شناسایی نمی شود.با توجه به مفهوم محافظه کاری صرفا تعهدات احتمالی که منجر به زیان شود ذخیره برای آن شناسایی می گردد.

شرایط شناسایی ذخیره مرتبط با رویدادهای گذشته طبق استاندارد شماره 4 ایران در تاریخ ترازنامه به قرار زیر است:

الف)مبلغ تعهد به گونه ای اتکاء پذیر قابل برآورد بوده و برای آن بخش از تعهد که خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن محتمل باشد.

ب)انتظار وقوع زیان های عملیاتی در اثر کاهش دارایی های عملیاتی وجود داشته باشد.

پ)رویدادهای تعهد آور قانونی و عرفی به گونه ایست که واحد تجاری ملزم به تسویه آن می باشد.

ت)در صورتی که واحد تجاری دارای قراردادهای زیان بار(مخارج غیر قابل اجتناب برای ایفای تعهدات ناشی از قرار داد بیش از منافع اقتصادی مورد انتظار) داشته باشد مبلغی معادل تعهد فعلی مربوط به زیان قرارداد، ذخیره در نظر گرفته شود.

ث)وجود ریسک و ابهام حاکم بر رویداد های واحد های تجاری ریسک بیانگر تغییر پذیری نتایج است.تعدیل ریسک ممکن است مبلغ بدهی را افزایش دهد که در این گونه موارد رعایت احتیاط در انجام قضاوت ضرورت دارد.

ج)چنانچه اثر ارزش زمانی پول با اهمیت باشد معادل ارزش فعلی مخارج مورد انتظار لازم برای تسویه تعهد شناسایی ذخیره ضرورت دارد.

چ)اگر شواهد عینی کافی وجود داشته باشد که رویدادهای آتی موثر بر مبلغ مورد نیاز برای تسویه تعهد رخ خواهد داد برای این قبیل رویداد ها ذخیره در نظر گرفته می شود.رویدادهای آتی مورد انتظار ممکن است در اندازه گیری ذخایر اهمیت ویژه ای داشته باشد.

ح)تجدید ساختار (فروش یا توقف یک فعالیت تجاری،بستن مکان فعالیت تجاری،تغییر ساختار مدیریت و …)با داشتن معیار لازم برای شناخت ذخیره برای تجدید ساختار ذخیره در نظر گرفته می شود.

معیارهای لازم برای شناخت ذخیره:

الف)واحد تجاری تعهد فعلی قانونی یا عرفی دارد که در نتیجه رویدادهای در گذشته ایجاد شده است.

ب)خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل باشد.

ج)مبلغ تعهد به گونه ای اتکا پذیر قابل برآورد باشد.به طور کلی هر گاه تعهدی برای جبران آن وجود نداشته و محتمل نبودن خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن تعهد نیز ضروری نباشد ذخیره برای آن شناسایی نمی شود. نمونه هایی از تعهدات شامل تعهدات مربوط به تضمین محصول،دعاوی حقوقی عهده علیه واحد تجاری،ذخیره پاکسازی محیط زیست و …

عواملی که در تعین برآورد تعهد احتمالی می تواند موثر باشد شامل

الف)تجربیات گذشته واحد تجاری

ب)تجربیات موارد مشابه شرکت های فعال در این صنعت

ج)تحقیقات مهندسی

د)کارشناسان و مشاوران مستقل تخصصی

ه)محتمل بودن خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد.

تفاوت ذخایر و سایر بدهی ها

ذخایر بدهی هایی هستند که تسویه و یا تعیین مبلغ آن با ابهام نسبتا قابل توجه توام است در مقابل سایر بدهی ها تعهداتی هستند که صورت حساب آن دریافت شده یا به طور رسمی با فروشنده در مورد مبلغ و زمان پرداخت مابه ازاء آن توافق گردیده است.ذخایر به عنوان بدهی های برآوردی تلقی می شوند که ناشی از اقدامات،رویدادها یا شرایطی هستند که پیش از تاریخ ترازنامه یا همزمان با آن واقع شده اند اما تحقق آن ها به وقوع رویداد هایی بستگی دارد که در آینده رخ می دهد.

به طور کلی ذخیره در صورتی قابل تشخیص است که

الف)تعهد فعلی ناشی از رویداد گذشته باشد.

ب)خروج منافع اقتصادی محتمل باشد.

ج)برآورد مبلغ تعهد قابل اتکاء باشد. تفاوت ذخایر و سایر بدهی هاذخایر بدهی هایی هستند که تسویه و یا تعیین مبلغ آن با ابهام نسبتا قابل توجه توام است در مقابل سایر بدهی ها تعهداتی هستند که صورت حساب آن دریافت شده یا به طور رسمی با فروشنده در مورد مبلغ و زمان پرداخت مابه ازاء آن توافق گردیده است.ذخایر به عنوان بدهی های برآوردی تلقی می شوند که ناشی از اقدامات،رویدادها یا شرایطی هستند که پیش از تاریخ ترازنامه یا همزمان با آن واقع شده اند اما تحقق آن ها به وقوع رویداد هایی بستگی دارد که در آینده رخ می دهد.

2)بدهی های غیر جاری

تعهداتی هستند که انتظار می روند بعد چرخه عملیات یا یک سال هر کدام طولانی تر است تسویه شود عموما این تعهدات به ارزش فعلی تعهدات آتی(مبالغ پرداختنی تنزیل شده) ارزشگذاری و ثبت می شوند.

2/2)وام بلند مدت پرداختنی استقراض از منابع بانکی یا سایر منابع با سررسیدی فراتر از یک دوره مالی تحت عنوان وام بلند مدت پرداختنی ثبت می شود.مبلغ اقساط وام دریافتی از حساب تسهیلات خارج و تحت سرفصل حصه جاری بلند مدت منظور می شود اساسا این گونه بدهی ها بر مبنای ارزش فعلی در صورت های مالی گزارش می شود.

4/2)اوراق قرضه پرداختنی

1/4/2)صرف مستهلک نشده اوراق پرداختنی

2/4/2)کسر مستهلک نشده اوراق پرداختنی ورقه قرضه ،ورقه قابل معامله ایست که معرف مبلغی وام است با بهره معین که تمام یا اجزاء آن در موعد یا مواعد معینی باید مستهلک گردد.

اوراق قرضه را چنین نیز می توان تعریف نمود:اوراق بهادار بدهی است که شرکت سهامی عام یا دولت با انتشار آن مبلغی را وام گرفته و در مقابل دو نوع تعهد را تحمل می کند:

الف)پرداخت ارزش سررسید که به آن ارزش اسمی نیز اطلاق می شود.

ب)پرداخت بهره در تاریخ های از پیش تعیین شده.

انواع اوراق قرضه

اوراق قرضه را بر اساس ویژگی های مختلف می توان در گروه های متفاوتی طبقه بندی نمود که اهم آن به شرح زیر می باشد:

ا)اوراق قرضه دولتی و خصوصی

2)اوراق قرضه تضمین شده و تضمین نشده

3)اوراق قرضه بانام و بی نام

4)اوراق قرضه با بهره ثابت و متغیر

5)اوراق قرضه با سررسید عادی،سریالی یا اقساطی، قابل باز خرید و قابل تبدیل

تعیین قیمت اوراق قرضه

محاسبه قیمت قرضه مبتنی بر ارزش فعلی جریان های نقد مرتبط با اوراق قرضه(ارزش اسمی و بهره)می باشد.برای تنزیل این جریان ها از نرخ بهره بازار در تاریخ انتشار استفاده می شود چنانچه نرخ بهره اسمی از نرخ بهره بازار در تاریخ انتشار بیشتر باشد اوراق به صرف فروخته خواهد شد و صرف اوراق در طول عمر اوراق قرضه همزمان با پرداخت بهره مستهلک خواهد شد.و چنانچه نرخ بهره اسمی از نرخ بهره بازار در تاریخ انتشار کمتر باشد اوراق به کسر فروخته خواهد شد و کسر اوراق در طول عمر اوراق قرضه همزمان با پرداخت بهره مستهلک خواهد شد.

5/2)ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان باید در سر فصل بدهی های غیر جاری منعکس شود مگر آن بخشی از ذخیره که مربوط به کارکنانی است که در طی یک سال آتی بازخرید یا بازنشسته می شوند.در پایان هر دوره مالی معادل یک ماه آخرین حقوق و مزایای هر یک از کارکنان و همچنین مابه التفاوت تعدیل حقوق سنوات قبل که به منظور تامین حقوق بازنشستگی و مزایای پایان خدمت،خسارت،اخراج و باز خرید کارکنان موسسه ذخیره می شود. از این دیدگاه مبلغ پرداختنی مذکور یک بدهی قانونی است که کارفرما مکلف است در خاتمه قرارداد به کارکنان پرداخت نماید.حصه جاری ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان که از محل دارایی های جاری تسویه خواهد شد جزء بدهی جاری طبقه بندی می شود.

9/2)موارد احتمالی در تاریخ ترازنامه شرایط خاصی وجود دارد که ممکن است باعث گردد شرکت با توجه به وقوع یا عدم وقوع یک رویداد آتی مجبور به گزارش سود یا زیان گردد این شرایط را اصطلاحاٌ موارد احتمالی می نامند.زیان احتمالی حاکی از کاهش احتمالی در خالص جریانهای نقدی آتی شرکت می باشد.

برای برخورد با یک زیان احتمالی سه راه موجود می باشد:

الف)  ثبت و افشاء یک زیان برآوردی

ب) افشاء بدون نیاز به ثبت زیان بالقوه

ج) نه ثبت ونه افشاءراه اول صرفاٌ زمانی الزامی است که زیان احتمالی محتمل و مبلغ آن بطور معقول قابل براورد باشد. اگر هردو ضابطه فوق تواماٌ براورده نشود اما زیان احتمالی حداقل محمتل باشد صرفا افشاء الزامی خواهد بود.در مورد سایر زیان های احتمالی(زیان های احتمالی بعید نیز نه ثبت لازم خواهد بود و نه افشاء)

نکات برجسته استاندارد شماره 4 ایران

اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :

ذخیره :

نوعی بدهی است که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آن توأم با ابهام نسبتاً  قابل توجه است.

بدهی :

عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری، ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است.رویداد تعهد آور:رویدادی است که تعهدی قانونی یا عرفی ایجاد می‌کند به‌گونه‌ای که واحد تجاری ملزم به تسویه آن باشد.تعهد قانونی:تعهدی است که از قرارداد یا الزامات قانونی ناشی می‌شود.تعهد عرفی:تعهدی است ناشی از اقدامات واحد تجاری در مواردی که واحد تجاری با توجه به نحوه عمل خود در گذشته، سیاستهای اعلام شده یا آئین‌نامه‌های جاری کاملاً مشخص، به سایر اشخاص نشان داده است که مسئولیتهای‌ خاصی را خواهد پذیرفت، و در نتیجه، واحد تجاری انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است که مسئولیتهای خود را ایفا خواهد کرد.

بدهی احتمالی :

الف.تعهدی غیرقطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی می‌‌شود و وجود آن تنها ازطریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل در کنترل واحد تجاری نیست،تأیید خواهد شد.

ب.تعهدی فعلی است که از رویدادهای گذشته ناشی می‌شود اما بدلایل زیر شناسایی نمی‌شود:

1.خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل نیست.

2.مبلغ تعهد را نمی‌توان با قابلیت اتکای کافی اندازه‌گیری کرد.اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است.

ذخایر و سایر بدهیها

ذخایر را می‌توان از سایر بدهیها مانند حسابهای پرداختنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی متمایز کرد، زیرا در‌مورد زمان تسویه ویا مبلغ آن ابهام وجود دارد. حسابهای پرداختنی تجاری، بدهی بابت کالاها و خدمات دریافت شده‌ای است که صورتحساب آن دریافت گردیده یا با فروشنده در مورد مبلغ و زمان پرداخت مابه‌ازای آن توافق شده است. بنابراین وجه تمایز اصلی حسابهای پرداختنی تجاری با ذخایر این است که مبلغ آن با توجه به صورتحساب و زمان پرداخت آن نیز از طریق توافق با فروشنده مشخص می‌گردد. گروهی دیگر از بدهیها بابت کالاها یا خدمات دریافت شده‌ای است که صورتحساب آن دریافت نشده یا به طور رسمی با فروشنده در مورد مبلغ و زمان تسویه آن توافق نشده است. در بعضی موارد برای تعیین مبلغ یا زمان تسویه بدهیهایی از قبیل بدهی مربوط به آب و برق مصرف شده تا پایان دوره مالی که صورتحساب آن هنوز دریافت نشده است و نیز بدهیهای دیگری از قبیل مالیات عملکرد، انجام برآورد لازم است، اما میزان ابهام در رابطه با این بدهیها به مراتب کمتر از ذخایر است. اگرچه در عمل اصطلاح ذخیره برای این نوع بدهیها نیز استفاده می‌شود، اما اصطلاح ذخیره در این استاندارد برای بدهیهایی بکار می‌رود که با تعریف مندرج در این استاندارد انطباق داشته باشد. ذخیره تضمین کالا، ذخیره پاکسازی محیط زیست، ذخیره دعاوی حقوقی و ذخیره مزایای پایان خدمت، نمونه‌هایی از این‌گونه بدهیهاست.

رابطه بین ذخایر و بدهیهای احتمالی

اگرچه برآورد ذخایر به‌دلیل نامشخص بودن زمان تسویه و یا مبلغ آن توأم با احتمال است اما اصطلاح ” احتمالی“  در این استاندارد در‌مورد بدهیها و داراییهایی بکار می‌رود که شناسایی نمی‌شود، زیرا وجود آنها تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل تحت کنترل واحد تجاری نیست، تأیید می‌گردد. بعلاوه، اصطلاح ”‌ بدهی احتمالی“  برای بدهیهایی بکار می‌رود که معیارهای شناخت را احراز نمی‌کنند.این استاندارد موارد زیر را از هم متمایز می‌کند:

الف.ذخایـر : بعنوان بدهی شناسایی می‌شود (با فرض اینکه برآورد اتکاپذیر قابل انجام باشد)،زیرا تعهدات فعلی است و ضرورت خروج منافع اقتصادی برای تسویه این تعهدات محتمل است.

ب.بدهیهای احتمالی : بعنوان بدهی شناسایی نمی‌شود.

زیرا:

1 .تعهدات احتمالی است و وجود تعهد فعلی واحد تجاری که منجر به خروج منافع اقتصادی می‌شود، باید تأیید گردد،

2 .تعهدات فعلی است که معیارهای شناخت مندرج در این استاندارد را ندارند (زیرا خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد، محتمل نیست یا برآورد اتکاپذیر مبلغ تعهد امکان‌پذیر نمی‌باشد).

بدهیهای احتمالی

1.واحد تجاری نباید بدهی‌ احتمالی را شناسایی کند.

2.بدهی احتمالی افشا می‌شود، مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.

3.چنانچه واحد تجاری مشترکاً و متضامناً درقبال یک تعهد مسئولیت داشته باشد، آن بخش از تعهد که انتظار می‌رود توسط سایر اشخاص ایفا شود بعنوان بدهی احتمالی محسوب می‌شود. واحد تجاری تنها برای بخشی از تعهد که خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن محتمل است، ذخیره شناسایی می‌کند، بجز در شرایط بسیار نادر که نتوان برآورد اتکاپذیر انجام داد.

4.وضعیت بدهیهای احتمالی ممکن است نسبت به آنچه که در ابتدا انتظار می‌رفت، تغییر کند. بنابراین، بدهیهای یادشده بطور مداوم ارزیابی می‌شود تا تعیین گردد که آیا خروج منافع اقتصادی محتمل شده است یا خیر. چنانچه خروج منافع اقتصادی آتی برای اقلامی‌که قبلاً به عنوان بدهی احتمالی تلقی شده‌اند، محتمل شود، در صورتهای مالی دوره‌ای که میزان احتمال در آن تغییر می‌کند، ذخیره شناسایی می‌شود (مگر در شرایط بسیار نادری که برآورد اتکاپذیر ممکن نباشد).

بدهی های احتمالی

با توجه به استانداردهای شماره 5 از هیئت اصول حسابداری یک رویداد احتمالی بدین صورت تعریف می شود:وضع، حالت یا مجموعه ای از شرایطی که احتمال منجر شدن به …سود … یا زیان… بریا شرکت نامطمئن باشد، ولی هنگامی که یک یا چند رویداد در آینده رخ دهد،یا رخ ندهد، موضوع قطعیت ،خواهد یافت . ابراز نظر قطعی در مورد رویداد نامطمئن می تواند ایجاد یک بدهی را تایید نماید.قراردادن این تعریف از یک رویداد احتمالی در کنار تعریف یک بدهی، می توان زیان احتمالی را بدین گونه تعریف کرد:احتمال از دست دادن منافع اقتصادی آینده( ناشی از تعهدات کنونی یک واحد تجاری که منجر به انتقال دارایی به واحد تجاری دیگر در آینده شود، البته به سبب رویدادهای مالی یا سایر رویدادهای گذشته که تسویه آنها در گرو یک یا چند رویداد محتمل باشد. با توجه به استاندارد شماره 5 از هیئت استانداردهای حسابداری مالی ، اگر شرایط زیر وجود داشته باشد ، باید زیان احتمالی را به عنوان بدهی شناسایی کرد:

– در چارچوب تعریف بدهی قرار گیرد.

– احتمال رخ داد یک رویداد آینده نسبتا” زیان باشد.

– بتوان زیان احتمالی را به صورتی معقول براورد کرد.

– اگر احتمال رخ داد یک رویداد آینده فقط، به صورتی معقول محتمل باشد نمی توان زیان احتمالی را در صورت های مالی ثبت(شناسایی) کرد، بلکه باید اطلاعات مربوطه را در یادداشت پیوست  صورت های مالی اراوه کرد. اگر چنین به نظر برسدکه احتمال رخ داد یک رویداد بعید باشد نیازی به افشای هیچ نوع اطلاعاتی از بابت این رویداد نخواهد بود. تعهدات مربوط به تضمین دارایی های فروش رفته نمونه ای از بدهی احتمالی است ، زیرا یک رویداد(دچار نقص شدن محصول فروش رفته) رخ خواهد داد ، این بدهی های احتمالی را بدان سبب شناسایی می کنند که احتمال نهایی وجود دارد که شرکت در آینده ناگزیر به پرداخت مبالغی شود، اگر چه نمی توان کل مبلغ را برآورد کرد. اگر یک تعهد واقعی وجود داشته باشد ولی مقدار آن بر روی طیفی از احتمالات قرار گیرد، در آن صورت باید مقدار مورد انتظار را به صورت مبلغ برآوردی بدهی در ترازنامه گزارش کرد. اگر فقط محدوده بدهی مشخص باشد ، در آن صورت باید کمترین مبلغ محتمل را گزارش نمود. فقط اگر مبلغ بدهی در یک  طیف یا محدوده گسترده قرار گیرد و اگر برآورد یک مبلغ مشخص، مورد گمراهی گردد، در آن صورت بهتر این است که این بدهی را از فهرست تعهدات شرکت حذف نمود و در این مورد شرحی ارائه کرد( که شرح مزبور به صورت یادداشت پیوست ترازنامه یا به شکل دیگری خواهد بود) و در آنجا مقادیر احتمالی را مشخص کرد.

– طبقه بندیدر همه علوم طبیعی و اجتماعی  طبقه بندی یک امر الزامی و ضروری است تا بتوان رشته علمی مربوطه را مطالعه کرد و اطلاعات مهم و اثرگذار را به دیگران ارائه نمود. حسابداری هم از این امر مستثنا نیست. باید دارایی ها و بدهی های شرکت را در گروه های مربوطه قرار داد و بدین وسیله خلاصه ای از اطلاعات حسابداری و قابل تفسیر ارائه کرد تا سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی آنها را درک و تجزیه و تحلیل نمایند.اگر به گروه های ذینفع شرکت ، داده های طبقه بندی نشده ارائه نشود آنها ناگزیر می شوند خلاصه ها را خودشان تهییه کنند و مغز انسان در هر زمان توان یا ظرفیت گرفتن مقدار مشخصی از داده ها دارد. ولی اگر این داده ها خلاصه و طبقه بندی شوند، با توجه به حق انتخابی که افراد دارند می توانند اطلاعات مهم را از اطلاعات بی اهمیت تفکیک کنند و برخی ازاطلاعات را (نسبت به بقیه) بیشتر مورد توجه قرار دهند.

– هدف طبقه بندی اقلام خوانندگان گزارشات خارجی شرکت با توجه به اطلاعاتی که درباره شرکت دارند دارای هدف ها و پیشینه های متفاوت می باشند. در بسیاری از طبقه بندی ها و تهیه خلاصه ها بسیاری از اطلاعات و روابطی که احتمالا” برای گروه های خاصی از خوانندگان ارزشمند است ارائه نمی شود.ازاین رو رهنمودهای اصلی  برای تهیه خلاصه ها وطبقه بندیها بخش مهمی از تئوری حسابداری تشکیل میدهد.نظریه پردازان حسابداری، هدف های زیر را در نظر گرفته اند:

– ارائه اطلاعات در مورد توان بازپرداخن بدهی های شرکت

– شرحی از عملیات شرکت

– روشن نمودن فرآیند حسابداری

– نشان دادن روش های تعیین ارزش اقلام

– روشن نمودن هدف های مدیریت

– پیش بینی جریان های نقدی

– نشان دادن توان بازپرداخت بدهی ها نخستین هدف طبقه بندی اقلام در ترازنامه این بود که به بستانکاران اطلاعاتی داده شود مبنی بر اینکه شرکت توان بازپرداخت بدهی ها را(در سر رسید) دارد، یعنی در صورت انحلال شرکت ، همه بدهی ها پرداخت خواهدشد. نخستین آزمون مربوط به بازپرداخت وام این بود که دارایی های خاص دارای قدرت نقدینگی بالا باشند و برای بازپرداخت وام ها در دسترس قرار گیرند(به ویژه وام هایی که ظرف یکسال سررسید خواهند شد) تاکید بر قدرت نقدینگی دارایی ها و ترتیبی که وام ها بازپرداخت خواهند شد از این جهت مورد توجه قرار می گیرد که سایر داده های عملیاتی قابل اعتماد وجود ندارند و نیز این واقعیت که بستانکاران (کوتاه مدت) از جمله درخواست کنندگان اطلاعات مالی می باشند.ترتیب نوشتن اقلام در ترازنامه ، بر حسب قدرت نقدینگی آنها باعث شد که اقلام تراز نامه به دو گروه جاری و غیر جاری طبقه بندی شوند و سرمایه در گردش محاسبه شود. در بدو امر،یک دارایی یا بدهی جاری نوعی دارایی یا بدهی بود که ظرف یکسال به صورت نقد تحقق یابد.از اینرو قاعده یکسال به اجرا در می آمد.

– شرحی از عملیات شرکت دیر زمانی است که متوجه این واقعیت شده اند که ترازنامه باید درباره عملیات شرکت و نیز درباره قدرت نقدینگی آن اطلاعاتی ارائه کند. برای مثال،چارلزاسپراگ یکی از پیشگامان حسابداری در آمریکا در 1907 چنین نوشت:تنظیم و ترتیب اقلام در تراز نامه اهمیت دارد به ویژه اگر این فهرست طولانی باشد… در مثالی که ما ارائه کردیم ترتیب اقلام بر مبنای دردسترس بودن رعایت می شود،یا می توان آن را ترتیب اقلام بر حسب قدرت نقدینگی نامید… تصور بر این است که در یک واحد صنعتی ، تولید، بهره وری یا قدرت کسب سود بیش از توان پرداخت بدهی اهمیت دارد. شاید بر اساس همین دیدگاه بوده است که درایی های ثابت را در رده نخست دارایی ها قرار می دادند و نیز وجوه نقد در بخش انتهایی قرار می گرفت ، زیرا این دارایی نسبت به بقیه،دارای کمترین بهره وری (تولی) بود.

– توضیحی در مورد فرایند حسابداری اغلب بدان سبب اقلام را در صورت حساب ها طبقه بندی می کنند که فرایند ثبت دفاتر راحت و آسان شود.از دیدگاه فرایند حسابداری ، طبقه بندی نمی تواند برای خوانندگان صورت های مالی به طورکامل ، بی اهمیت باشد. شاید بتوان اقلامی که از طریق منظور کردن مقادیر بدهکار و بستانکار و اقلامی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ، منجر به جریان های نقدی می شوند از یکدیگر تفکیک کرد. گیلمن مقادیری را که به حساب سود بدهکار و بستانکار می کنند اقلام بدهکار و بستانکار انتقالی منجر به درآمد نامید و اقلامی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منجر به جریان نقدی می شوند اقلام بدهکار و بستانکار منجر به وجوه نقد نامید.اقلام بدهکار انتقالی منجر به وجوه نقد عبارتند از: مطالبات، اوراق بهادار قابل فروش و سرمایه گذاری های بلندمدت. اقلام بدهکار انتقالی منجر به درآمد عبارتند از هزینه های پیش پرداخت شده ،دارایی های ثابت و موجودی کالا.بیشتر بدهی ها از نوع اقلام بستانکار انتقالی منجر به وجوه نقد می باشند، ولی تعهد به ارائه کالا یا خدمت را باید اقلام بستانکار انتقالی منجر به درآمد نامید.مشکل اصلی در تأمین چنین هدفی این است که تلاشی صورت می گیرد تا نتیجه های حاصل از رویه های حسابداری فنی ارائه شود و از این رو ،از دیدگاه ماهیت نمی تواند جنبه نظری (تئوریک) داشته باشد . اقلام بدهکار (هزینه های) انتقالی و اقلام بستانکار (بدهی های) انتقالی این امکان را بوجود می آورند تا روش هایی را مورد استفاده قرار داد که فاقد مبنای منطقی هستند یا دست کم نمی توان درباره معنی اقلام انتقالی توضیح داد . از اینرو طبقه بندی اقلام هزینه های انتقالی به درآمد و اقلام بستانکار انتقالی به درآمد به شدت مورد اعتراض قرار گرفته است.

– ارائه تصویری روشن از روش های تعیین ارزش اقلام

– پیشنهاد  شده است که باید دارایی ها را بر مبنای تعیین ارزش طبقه بندی کرد ، یعنی باید دارایی هایی که بر مبنای هزینه های جاری تعیین ارزش می شوند از دارایی هایی که بر مبنای بهای تمام شده تاریخی تعیین ارزش می شوند،تفکیک کرد.

– از دیدگاه تعیین ارزش اقلام ،دارایی ها را به روش های زیر طبقه بندی می کنند:

1) وجوه نقد و دریافت وجوه نقد مورد انتظار (که بتوان به روشی معقول ارزش فعلی آنها را تعیین کرد)

2) دارایی هایی که ارزش آنها را بر حسب اقلام جاری یا قیمت فروش مورد انتظار (قیمت فروش اقلام خروجی یا کل محصول) تعیین شود.

3) دارایی هایی که ارزش آنها بر حسب ارزش جاری (قیمت اقلام ورودی)تعیین شود.

4) دارایی هایی که ارزش آنها بر حسب بهای تمام شده  تاریخی یا بر حسب بهای تمام شده(با منظور کردن تغییرات ناشی از سطح عمومی قیمت) تعیین شود

– شرحی از شیوه اندیشه مدیریت: در طبقه بندی دارایی ها و بدهی ها یک هدف می تواند این باشد که بدان وسیله استفاده کنندگان از صورت های مالی را از قصد و نیت مدیریت (در مورد اینکه آیا وجوه را به مصرف عملیات مربوط می رساند یا خیر) آگاه ساخت. به طور کلی ،دارایی های جاری همانند سرمایه گذاری های انجام شده در دارایی های غیر جاری دائمی می باشند ، ولی در چرخه عملیات جاری واحد تجاری برای سرمایه گذاری در فعالیت های جاری فرصت هایی به وجود می آورند. ولی پس از اینکه مدیریت خود را متعهد به سرمایه گذاری دارایی ها در پروژه های بلند مدت خاص کرد، نباید آن اقلام را در طبقه بندی دارایی های جاری قرار داد.

– مفهوم سرمایه در گردش که ریشه در تعهد مجدد دارد خالص سرمایه گذاری های مورد نیاز شرکت است که بتواند عملیات روزانه خود را انجام دهد، در مقایسه با سرمایه گذاری هایی که برای یک دوره بلند مدت می شود. از همین دیدگاه آن را سرمایه در گردش می نامند. سرمایه گذاری در دارایی ها برای دوره های بلند مدت شامل خرید دارایی های ثابتی می شود که بتوان عملیات واحد تجاری را تسهیل کرد، معمولا” این اقلام دارایی خدماتی ارائه می کنند و به تدریج مستهلک می شوند، ولی برخی از اقلام دارایی خدماتی ارائه می کنند و به تدریج مستهلک می شوند ، ولی برخی از اقلام دارایی عمر نامحدود دارند. از سوی دیگر، سرمایه گذاری در سرمایه در گردش یک فرآیند مستمر تغییراتی است که به صورت عملیات (رویدادهای مالی) روزانه انجام می شود. از آنجا که تصوربر این است که بدهی های کوتاه مدت از نوع سرمایه گذاری دائمی نمی باشند و با تأمین مالی دارایی های روزمره (سرمایه در گردش) رابطه ای تنگاتنگ دارند ، مقصود از سرمایه در گردش ، مازاد دارایی های جاری به بدهی های جاری است.

– پیش بینی جریان های نقدی

– یکی از هدف های گزارشات مالی ارائه اطلاعاتی است که بتوان بدان وسیله جریان های نقدی ،ینده شرکت را پیش بینی کرد. طبقه بندی اقلام به جاری و غیر جاری به گونه ای نیست که بتوان بدان وسیله جریان های نقدی ،ینده را پیش بینی کرد . پس از همه این حرف ها، سرمایه در گردش فقط یک عدد ساده است که از طریق کم کردن برخی از بدهی ها  از برخی از دارایی ها به دست می آید، بدون اینکه نیازی به تعیین رابطه بین این دو طبقه از اقلام باشد.

– انتقادها

– چندین سال است که شیوه طبقه بندی اقلام ترازنامه به جاری و غیر جاری (که در زمان کنونی به صورت یک روش فراگیر درآمده است) مورد انتقاد شدید قرار می گیرد. بدون توجه به اینکه آیا این طبقه بندی بر مبنای دوره یک ساله یا چرخه عملیات قرار گرفته باشد،ایت انتقادها وارد می آید.

مخالفان کاربرد روش مزبور مسائل زیر مطرح می کنند:

– مسائل مطرح در مورد شیوه کاربرد این روش برای شرح عملیات، مسائل مطرح در ارائه تعریف می دهد.

– عملیات و چرخه عملیات روش مبتنی بر طبقه بندی عملیات به صورت جاری وغیرجاری با هدف شرحی از عملیات شرکت  روش پر عیب  ونقصی می باشد. دارایی هایی مانند بهره دریافتی ناشی از همان نوع عملیاتی نیستند که موجب پیدایش حسابهای دریافتنی وموجودی کالا می شوند ولی آنها رادرگروه دارایی های جاری قرارمی دهند. ازمیان بدهی های جاری سودپرداختنی ناشی از همان نوع عملیاتی نیست که حساب های پرداختنی به وجود می آیند وازدیدگاه عملیاتی بخش جاری بدهی های بلند مدت متفاوت نیست

– چرخه عملیات

– زنجیره ای که مفهوم چرخه عملیات ،در عمل مورد سوء استفاده قرار می گیرد  موجب پیچیده شدن مسئله خواهد شد . معمولا اگر این دوره کمتر از یک سال باشد از قائده یک سال استفاده می کنند ،در نتیجه طبقه بندی اقلام به صورت دارایی های جاری با تکرار چرخش دارایی ها همخوانی نخواهد داشت ،ولی حتی اگر بتوان از شاخص چرخه عملیات (سازگار با دارایی های جاری )استفاده کرد ،باز هم مشکلات عمده وجود خواهد داشت ،زیرا بسیاری از شرکت ها دارای پیچیدگی های خاص خود می باشند و نمی توان مدت زمان چرخه عملیات را تعیین کرد .

– سرمایه درگردش ایستا است

– ارایه عددمتعلق به سرمایه درگردش شایدبتواندبه کسانی که وام های کوتاه مدت دراختیارشرکت قرارمی دهند اطلاعات معتبری ارایه کند. زیرا آن نشان دهنده میزان مصونیت آنها یامبلغی است که به وسیله بستانکاران بلندمدت وسهامداران آنها رامصون می سازد . ولی سرمایه درگَردش ونسبت سرمایه درگردش هیچ یک الزاما نمی تواندشاخص مناسبی برای نشان دادن توانایی شرکت دربازپرداخت بدهی های جاری درسررسیدباشد.

این بدان سبب است که سرمایه درگردش ازدیدگاه نظری ایستااست و توان شرکت در پرداخت بدهی پویا است

– نداشتن اهمیت

1-سایر صورت های مالی به ویژه سودوزیان وصورت جریانهای نقدی می توانند درمورد انتظار افرادبه توان شرکت دربازپرداخت بدهی ها (درسررسید)اطلاعات بهتری ارایه کنند.

2-گزارشات مالی را که شرکت برای گروه های ذینفع خارجی ارایه می نماید بیشترمورداستفاده سرمایه گذاران وسایرگروه ها (نسبت به بستانکاران)قرار می گیرد.

3-معمولآ تصور بر این است که شرکت های سهامی ،دارای عمر بلند مدت تر هستند ودر مقایسه با شرکت های فعال در سده نوزدهم از توان و ثبات بیشتری برخوردارند .

4.کاربرد گسترده روش های مختلف تعیین ارزش اقلام (مانند روش اولین صادره از آخرین وارده )باعث شده است که نسبت سرمایه در گردش ،نسبت به گذشته اهمیت خود را از دست بدهد .

5.درخواست بستانکاران وسایر گروه ها برای یک نسبت مطلوب سرمایه در گردش مدیریت را ناگریزمی سازد تا اقدامات خاصی به عمل آورد ، مانند پرداخت بدهی های جاری پیش از تاریخ تهیه تراز نامه و همین امر بر حسابداران فشار های زیادی وارد می آورد تا در طبقه بندی اقلام تجدید نظر کنند وبکوشند عدد متعلق به سرمایه در گردش را مطلوب تر بنماید ،اگر چه در این اقدام ،عملیات و توان شرکت ،در باز پرداخت بدهی ها در سر رسید ،تغییری نمی کند.

6.روز به روز شرکت ها پیچیده تر می شوند ، به گونه ای که نمی توان مشخص کرد برای نشان دادن توان شرکت (برای باز پرداخت بدهی ها در سر رسید ) چه نسبتی از سرمایه در گردش می تواند مناسب تر باشد .

7.افزایش روز افزون شرکت خدماتی باعث شده است که نتوان بر اساس طبقه بندی دارایی ها به صورت جاری وغیر جاری در مورد توان شرکت در باز پرداخت بدهی ها ، در سر رسید ،قضاوت کرد. به ویژه می توان دلیل آخر را در شرکت های خدماتی که در زمینه تأمین مالی فعالیت می کنند (واحد های تجاری اصلی یا شرکت مادر )مشاهده کرد.

– کم کردن بدهی ها از دارایی ها حسابداران همواره دقت زیادی کرده اند تا مبادا به گونه ای عمل کنند که در تراز نامه بدهی ها از دارایی ها کم شود (چنین اطلاعاتی ارائه گردد). حتی اگر چه برای پرداخت بدهی های خاص وجوه خاصی در نظر گرفته می شود ،ولی هر دوی اینها به صورت جداگانه در تراز نامه ارائه می شود.طبق قرار داد یا سند دیگری ،یک بدهکار حق دارد تمام یا بخشی از مبلغ مورد بدهی ،به شخص دیگری را از طریق منظور کردن مبلغی که شخص دیگری به این بدهکار مدیون است ،آن را کم کند.

شرایط برای توجیه اقدام مزبور را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :

1) برای کم کردن مبلغ مورد بحث باید یک حق قانونی یا توافق بدون قید و شرط (کم کردن مبلغ 9 وجود داشته باشد ،نمونه بسیار خوب حالتی است که شرکتی در مورد شرکت دیگر دارای مبلغ مشخصی حساب دریافتنی و حساب پرداختنی باشد.

2)  در مورد استفاده از حق کم کردن عددی از عدد دیگر باید قصد یا نیت مشخص وجود داشته باشد . اگر این اقلام را به عنوان سایر دارایی ها و بدهی ها ثبت نمایند ،در آن صورت مسئله حق کم کردن عددی از عدد دیگر ننمی تواند بیانگر شرایط موجود و حاکم بر قرارداد باشد .

3)  مبلغی که بدهی از آن کم می شود ، نمی تواند بیش از مبلغ بدهی مزبور باشد و عکس آن هم صادق است .

به عنوان یک اصل کلی ، نباید بدهی ها را از دارایی ها کم کرد مگر اینکه در این مورد خاص یک حق ویژه وجود داشته باشد . دو استاد رشته حسابداری ساندر و دو پاچ از زاویه دیگری این تعریف ها را مورد حمله قرار دادند آنها بر این باورند که تعریف ها به اندازه ای گسترده هستند که نمی توانند هیچ مسئله خاص (مورد مشاجره )را حل کنند . به ویژه ، آنها مدعی شدند که:تعریف های هیئت استاندارد های حسابداری مالی در مورد بدهی ها بدان اندازه کلی است که در این مرحله نمی توان موضع هیئت را درباره مالیات های انتقالی پیش بینی کرد. ولی کسانی که طرفدار شناسایی مالیات های انتقالی هستند می توانند درباره تعریف های هیئت استاندارهای حسابداری مالی درباره بدهی ها تفسیر گسترده تری بنمایند تا بتوان منظور کردن مالیات های انتقالی به عنوان رکنی از صورت های مالی را توجیه کرد ،به ویژه زمانی که از دیدگاه یک قلم دارایی به آنها نگاه شود . برعکس ، کسانی که نمی توانند دید گاه های هیئت استانداردهای حسابداری مالی را به راحتی هضم نمایند نسبت به گنجاندن مالیات های انتقالی مخالفت می نمایند.

اخبار حسابداری

کد خبر:5087