دادن بخشی از درآمد به دولت که در کشور ما به نام “مالیات” معروف است برای هیچ کس و در هیچ کجای دنیا ساده نیست زیرا اگر غیر از این بود در بسیاری از کشورهای پیشرفته از قولها و وعده های انتخباتی روسای جمهور این نبود که “مالیات ها را کاهش می دهیم”!علاوه بر این کافی است پای صحبت یکی از بستگان و دوستان و آشنایان که سالهاست در اروپا و امریکا به سر می برند بنشینیم تا بفهمیم که اگر هم آنها با خیلی چیزهای موجود در چنین کشورهایی;به اصطلاح فرنگی ها;آداپته شده اند-که شده اند- با مقوله “مالیات” بخوبی کنار نیامده اند و هنوز سختشان است که پولی که خودشان با زحمت و عرق جبین و یا با درآوردن مغزشان از آکبندی در آورده اند را نصیب دولت سازند!

با این حال یک تفاوت اساسی بین “مالیات” دادن مردم ساکن در کشورهای پیشرفته و “مالیات” ندادن ما وجود دارد و آن اینست که اگر مردمان آنور آبی تنها دلشان نمی خواهد که مالیات بدهند,مردم کشور ما نه دست و دلشان به کار “مالیات” دادن می رود و نه مغزشان می پذیرد که دادن “مالیات” کاری شایسته است که باید انجام گیرد!

شاید دلیل واقعی این امر این باشد که مردم کشورهای پیشرفته دقیقا می دانند که دولتشان با مالیات های دریافتی چه می کند اما در کشور ما حتی مالیات های دریافتی نتوانسته از وفور و شیوع مردمان بی خانمان و کارتن خواب ها جلوگیری کرده و یا بدتر از آن گدایان و متکدیان خیابانی را به نان و نوایی برساند!اینکه مالیات ها باعث نشده که زنان خیابانی از کوچه و خیابان جمع شده و در قید و بند خانه و زندگی خودشان قرار بگیرند عاملی است که برای خیلی ها این سوال را پیش آورده که براستی مالیات هایی که آنها می پردازند به جیب که یا به مصرف چه می رسد؟!
جالب است که در حالی که مردم با واژه “مالیات” به خوبی آشنایند و می دانند هم بابت تناول چلوکباب باید مالیات بدهند;این که اسمش ارزش افزوده شده در ماهیت امر توفیری ایجاد نمی کند; و هم بابت مغازه ای که اجاره کرده اند و هم بابت اینکه پذیرفته اند به جای در پیش گرفتن یک شغل نان و آبدار,به استخدام شرکتی دولتی یا نهادی غیر دولتی در بیابند و به سختی امرار معاش کنند,نمی دانند که مالیات های پرداختیشان در کجاها هزینه شده و مثلا اگر صرف بهبود اوضاع و احوال آموزش و پرورش شده,دانش آموزان امروزه چه چیزی را می دانند که بچه های مدرسه رو دیروز نمی دانستند و اگر به عنوان نمونه به خرج بهداشت و درمان رسیده,هزینه کدام داروها کمتر شده و یا کدام بیمارستان ها هستند که در گذشته مریض بد حال را بدون گرفتن پول پیش نمی خواباندند,اما امروزه به برکت مالیات های ماخوذه از مردم این کار را با طیب خاطر انجام می دهند!

اگر در گذشته ای نه چندان دور با پول مالیات اخذ شده از مردم راه آهن می ساختند,مردم می توانستند تاثیر مالیات هایی که می پردازند را در زندگی و کار یومیه شان ببینند که مثلا مسافرت هایشان راحت تر و ارزان تر تمام می شود و اگر امروزه خیلی تمایل به دادن مالیات ندارند به این خاطر است که کمتر کسی از کلی گویی دست کشیده و برایشان جز “کشور با مالیات های شما ساخته می شود؟!” گفته است!

از همه این ها گذشته مردم به روشنی شاهدند که نحوه برخورد با اختلاس گرانی که پول دولت را بالا کشیده اند به هیچ وجه قابل قیاس با سارقینی که پول مردم را برده اند نیست و اگر گروه دوم معمولا فرصت فرار از دست قانون را پیدا نمی کنند,با گروه اول رئوفانه و با سعه صدر برخورد می شود! و شاید همین رفتار است که به مردم می فهماند دولت چندان هم هوای پول های آنها را که به امانت نزدش گذارده و می گذارند  و قرار است در ساخت و ساز کشور خودش را نشان بدهد ندارد!

اشتباه نشود!کسی اینقدر بی انصاف نیست که بگوید با این همه مالیاتی که از مردم گرفته شده کار چندانی صورت نگرفته,بلکه مراد اینست که مردم باید به چشم خود ببینند که وقتی مالیات پرداختیشان کم است,دولت قادر نیست تسهیلات چندانی در اختیار آنها قرار دهد و اگر به اصطلاح مالیات ها پر و پیمان پرداخت می شود, اوضاع و احوالشان کاملا دگرگون می شود و اگر هم شوک نشات گرفته از مالیات بالای پرداختی باعث شود که آنها یکی دو روزی را بگذرانند و چشمانشان چیز زیادی را نبیند,از روز سوم به بعد انصافا یک چیزهایی را خواهند دید!

محمد ماکوئی

منبع: تابناک