اخلاق، ضرورت و لازمه یک جامعه سالم است و به علت کارکردها و پیامدهای مثبت فردی، سازمانی و اجتماعی آن است که همواره توجه دانشمندان، مربیان و مدیران سازمانها را برانگیخته است تا برای حفظ و ارتقای سطح آن کوشش کنند. هر جامعهای که بتواند اصول و ارزشهای اخلاقی را در میان افراد خود گسترش دهد، پیششرط حرکت در مسیر تعالی را اجرا کرده است. در حرفه مالیات، با توجه به اینکه اعضای این حرفه در تعامل زیاد با افراد یک جامعه هستند، عدم رعایت اصول و آیینهای اخلاقی مرتبط با حرفه مالیات، میتواند بر روند توسعه و رشد نظام مالیاتی در جامعه تأثیر بسزایی گذاشته و عملکرد حرفه را با چالش روبهرو سازد.
مالیات از منابع مهم درآمد دولتها است. ثبات و تداوم وصول مالیات، موجب ثبات در برنامهریزی دولت برای ارائه خدمات موردنیاز کشور در زمینههای گوناگون میشود. از مصادیق غیردرآمدی نظام مالیاتی، تحمیل بار اجرایی سیاست عدالت اجتماعی بر نظامهای مالیاتی است. در کشورهای توسعهیافته، شهروندان با توجه به میزان درآمد، ثروت یا مصرف خود مالیات پرداخت میکنند و درنهایت در این سیستمها، مالیات به یک عنصر مثبت اثرگذار در نظام ساماندهی اجتماعی تبدیل شده است. بررسی شواهد آماری موجود در نظام مالیاتی کشور و مقایسه نسبی آن با سایر کشورها، به خوبی نشان داد که شکافی میان وضعیت موجود نظام مالیاتی در اقتصاد ایران با شرایط مطلوب آن وجود دارد. این انحراف از شرایط بهینه، با شناسایی مشکلات حاکم در این نظام و ریشههای آن و سپس تلاش برای رفع هر یک، قابل حذف است.
یکی از اصلیترین راههای موجود برای رفع مشکل یادشده، فرهنگسازی و ارائه تصویری شفاف از موضوع مالیات و نتایج حاصل از پرداخت مالیات برای افراد جامعه است. برای مردم هر جامعهای، این موضوع مهم است که دلایل اخذ مالیات را بفهمند و بخشهایی که مالیات وصولشده، در آن بهکار گرفته میشود را مشاهده کنند. به هر اندازه که مالیات عینیت داشته باشد و مردم شاهد توسعه عمران و آبادانی و نیز سرویسها و خدمات عمومی از محل مالیات باشند، انگیزه بیشتری برای پرداخت مالیات خواهند داشت؛ زیرا بهطور حتم، عدم شفافیت مخارج دولت، در مالیاتگریزی و عدم تمکین کافی و مطلوب مؤدیان مالیاتی مؤثر است.
با توجه به اهمیت اخلاق در جوامع، اصول اخلاقی در سازمانها، اصول راهنما برای تصمیمگیری و رفتارها خواهند بود. در برخی شرکتها ضمن تهیه فهرستهایی طولانی از شاخصهای اخلاقی، پست مدیریتی خاصی را برای نظارت بر اصول اخلاقی و رعایت آن بهوجود آوردهاند. اخلاق میتواند به ارتقای سطح خوشبینی، اعتماد و همبستگی اجتماعی کمک کند، یعنی باید رعایت شاخصهای اخلاقی و استانداردهای رفتاری در سازمانهای بخش عمومی را، عامل اصلی و مهم در حفظ و ارتقای مشروعیت حکومتها و دولتها تلقی کرد.
آنچه در این میان مهم به نظر میرسد، اختلاف در باورها و دیدگاههای اجتماعی ملتها است. استانداردهای اخلاقی رفتار بین افراد، به علت تفاوت در اهداف و ارزشهای عقلایی متناسب با افراد، متفاوت و این دیدگاههای رفتاری، بهواسطه تفاوت در زمان، مکان، اقتصاد، قومیت، فرهنگ، اجتماع و شرایط متغیر است. نظر به اینکه در بیشتر جوامع، دولتها سعی بر درونی کردن ارزشها در میان افراد برای اجرای قوانین و مقررات حاکم دارند، بین اخلاق و قانون تفاوتی قائل نمیشوند، درحالیکه اخلاق، چیزی است که با رفتارهای ناشی از قانون متفاوت است. رفتار قانونی ریشه در مجموعهای از اصول و مقرراتی دارد که نوع عمل افراد را مشخص میکند و عموماً مورد قبول جامعه است. این مقررات لازمالاجرا بوده و در صوت لزوم در دادگاهها اعمال میشوند، اما اصول اخلاقی بیشتر مربوط به رفتارهایی میشوند که زیر پوشش مقررات قانونی قرار نمیگیرند. استفاده از معیارهای اخلاقی و رفتاری، نهتنها موجب اصلاح اخلاق حرفهای، بلکه موجب تعالی اخلاقی افراد در حوزههای دیگر نیز میشود.
با توجه به اینکه افزایش تمکین مالیاتی، یکی از راههای افزایش درآمدهای مالیاتی و تحقق اهداف دولت است و پرداخت مالیات واقعی و داوطلبانه، درگرو آشنایی مالیاتدهندگان با وظایف و تعهدات آنها است، نکته مهم در این رابطه، بسترسازی مناسب برای افزایش اعتماد نسبت به عملکرد و مشارکت با سازمانهای مالیاتی است. به نظر میرسد با توسعه روزافزون اینترنت و گسترش خدمات اطلاعاتی و ارتباطی، زمان آن فرا رسیده تا با بهرهگیری از فضای موجود، برای افزایش آگاهی و مشارکت کامل مؤدیان، گام مؤثری برداشته شود. در حرفه مالیات، این نکته باید مدنظر قرار گیرد که ممیزان و مؤدیان مالیاتی بهصورت مشترک، وظیفه ارتقای جایگاه نظام مالیاتی را برعهده دارند.
فرهنگسازی پرداخت داوطلبانه و تمکین مؤدیان از طریق وبسایتهای مشخص، نهادینه کردن پرداخت مالیات از طریق رسانهها و تبیین وظایف مؤدیان و دولتها در ارتباط با موضوع مالیات، میتواند بر پذیرش مالیات و چرایی آن تأثیر بسزایی داشته و موجبات رشد نظام مالیاتی را فراهم آورد.
امروزه رعایت نشدن برخی معیارها و ارزشهای اخلاقی، نگرانیهایی را در بخشهای دولتی و غیردولتی بهوجود آورده است. یک سازمان، هر اندازه به ارزشهای محوری، قرابت و نزدیکی خود را نشان دهد، سازمانی اخلاقی محسوب میشود. این ارزشها باید در اقدامات عملی کارکنان مشاهده شود تا سازمان اخلاقی تلقی شود. با توجه به اینکه اساس و بنای نظام مالیاتی، تنها با مشارکت جامع و کامل افراد یک جامعه استحکام مییابد، در نظر داشتن شرایط و وضعیت آنها نیز دارای اهمیت ویژهای است که بدون آن، پایههای همکاری و مشارکت مردم با نظام مالیاتی دچار تزلزل خواهد شد. همچنین در ارتباط با تدوین قوانین و مقررات مربوط به مالیات، باید نرخهای مالیاتی و درآمدهای مشمول مالیات، با توانایی افراد در پرداخت مالیات تناسب داشته باشد، زیرا تدوین قوانین نامناسب در این حوزه، به مالیاتگریزی دامن میزند.
درمقابل، تدوین قوانین مالیاتی مناسب و مکانیزه کردن سیستمهای مالیاتی، اطلاعرسانی مناسب در بحث اعمال قوانین مالیاتی و فرهنگسازی اخلاق مالیاتی لازم در این خصوص، میتواند موجب بسترسازی مناسب برای ارتقای تمکین در ارتباط با مالیات شود.
آخرین اخبار حسابداری و حسابرسی/رسانه مالیاتی
کد خبر:8051