یکی از موضوعات بحثبرانگیز کنونی در حوزه اقتصاد، بانکداری، کسب و کار و بهتبع آن حسابداری، پول رمزگذاری شده و حسابداری آن است که اخیرا نیز در کشور ما از سوی مقامات دولتی (وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و بانک مرکزی) و نیز دارندگان کسبوکار بهشدت مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار قصد دارم به این موضوع مهم بپردازم.
قبل از ورود به مباحث حسابداری، لازم است که بدانیم پول رمزگذاری شده چیست. پول رمزگذاری شده، یک واسطه مبادله مانند ریال و دلار است؛ اما از نوع دیجیتالی که در آن از تکنیکهای رمزگذاری برای کنترل ایجاد واحدهای پولی و انتقال آنها از شخصی به شخص دیگر استفاده میشود. در حالحاضر انواع مختلفی از پولهای رمزگذاری شده وجود دارند که معروفترین آنها یعنی بیت کوین در ژانویه ۲۰۰۹ پا به عرضه وجود گذاشت. از آن زمان، بیشتر افراد متخصص در بازاریابی، این حوزه را توسعه دادند و در حالحاضر شاهد نامهای عجیبوغریبی مانند اتریوم، ریپل، لایتکوین و بسیاری نامهای دیگر برای پولهای رمزگذاری شده هستیم.
من به نوبه خودم هیچ وقت پول رمزگذاری شده نخریده و نفروختهام و به عنوان یک حسابدار، شاید وقتی آیافآراس، استانداردی برای آن منتشر کرد، در این حوزه سرمایهگذاری کنم! مانند دلار آمریکا. پولهای رمزگذاری شده ارزش ذاتی ندارند و به همین خاطر قابل تبدیل به یک کالای دیگر مانند طلا نیستند. بر خلاف دلار آمریکا، پولهای رمزگذاری شده شکل فیزیکی ندارند، وسیله قانونی مبادله نیستند و هماکنون توسط هیچ دولت یا شخصیت قانونی عرضه نمیشوند، همچنین عرضه و کنترل آن توسط هیچ بانک مرکزی انجام نمیشود؛ بلکه همه تراکنشهای آن توسط کاربران سیستم اجرا و معتبر میشود؛ بدون اینکه هیچ واسطهای (مانند یک بانک) این کارکرد را تسهیل کند. شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چرا از واژه پول رمزگذاری شده استفاده شده است؟
پاسخ این است: زیرا تکنولوژی آن بر اساس رمزنگاری کلید عمومی است. شاید برای ما که دکترای برنامهنویسی نداریم، بهتر باشد بگوییم زیرا ارتباطات مبتنی بر آن در مقابل اشخاص ثالث، امن است. پیامدهای حسابداری پولهای رمزگذاری شده چیست؟ داشتن ویژگیهایی چون سرعت، سهولت و صرفهجویی در هزینهها باعث شده است تا پولهای رمزگذاری شده قابلیت تبدیل شدن به یک گزینه رایج برای انجام پرداختها را بهدست آورند. هماکنون برندهایی چون ایبی، دل، پیپل و حتی موسسه حسابرسی پیدبلیوسی، پرداخت از طریق بیتکوین را پذیرفتهاند. اگرچه کارکرد اصلی پول رمزگذاری شده بهبود توانایی طرفین برای انجام تراکنش دیجیتالی با یکدیگر است، اما تاکنون بیشتر سرمایهگذاران با امید کسب سود سرمایهای در پولهای رمزگذاری شده سرمایهگذاری کردهاند. شاید جالب باشد بدانید ارزش بیتکوین از ژانویه ۲۰۱۷ تا ابتدای نوامبر ۲۰۱۷ یعنی ظرف مدت ۱۰ ماه، هفت برابر شدهاست.
شاید اگر من هم بهجای کار در موسسه حسابرسی، در بیتکوین سرمایهگذاری میکردم، الان وضع دیگری داشتم! جالب است بدانید بانک مرکزی کشورمان اعلام کرده که بهکارگیری ابزار بیتکوین در مراکز پولی و مالی ممنوع است، اما در عمل، استخراج بیتکوین و سایر پولهای رمزگذاری شده و معامله آنها در کشورمان در حال انجام است. شاهد مدعا این توییت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است که: «خیلی از مردم ارزهایی مانند بیتکوین خریدهاند». وی همچنین از همکاری وزارتخانهاش با پژوهشگاه پولی- مالی بانک مرکزی برای انجام پژوهش در این حوزه خبر دادهاست. طبعا نمیتوان با یک جمله دستوری «ممنوع است» صورت مساله را پاک کرد، بلکه لازم است بانک مرکزی، وزارت صمت، وزارت ارتباطات و مجلس شورایاسلامی ساز و کارهای لازم را برای پولهای رمزگذاری شده فراهم کنند و شاید استفاده از این نوع پولها در شرایط کنونی تحریمی کشور، خود یک ابزار شکستن تحریمهای پولی و بانکی باشد.
از آنجا که اشخاص ممکن است مبالغ هنگفتی از پولهای رمزگذاری شده را در اختیار داشته باشند و از طرفی نیز ارزش آنها تحتتاثیر نوسانات بعضا عمده قرار میگیرد، لذا حسابداری و گزارشگری آنها نیز مقوله بسیار مهمی است که باید از هماکنون مورد توجه قرار گیرد. باید خلاصه بگویم: استانداردهای حسابداری کنونی، حتی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، با این پیشفرض که روزی پولهای رمزگذاری شده خواهد آمد، نوشته نشدهاند. مشکلات حسابداری در حالحاضر: شاید اولین چیزی که به ذهن خطور کند، این باشد که پولهای رمزگذاری شده نوعی وجه نقد هستند؛ اما اینچنین نیست. این پولها واجد شرایط تعریف شده وجه نقد یا معادل نقد در استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۷ با عنوان صورت جریانهای نقدی نیستند زیرا هنوز در سطح گستردهای به عنوان وسیله مبادله مورد پذیرش قرار نگرفتهاند، توسط بانکهای مرکزی منتشر نشدهاند و دارای حق قراردادی برای دریافت وجه نقد یا معادل نقد نیستند.
بسیاری از حسابداران (از جمله من)، بر این اعتقادند که بهترین مبنای اندازهگیری پولهای رمزگذاری شده، ارزش منصفانه است. میتوان گفت این ارزش منصفانه است که سرمایهگذاران، پولهای رمزگذاری شده خود را بر اساس آن شناسایی میکنند یا تراکنشهایی را برای مبادله با کالاها یا خدمات دیگر انجام میدهند.
متاسفانه ساختار استانداردگذاری حسابداری با سرعت تغییر در تکنولوژی پیش نمیرود. برای اینکه بتوانیم پولهای رمزگذاری شده را به ارزش منصفانه اندازهگیری کنیم، باید در تعریف داراییهای مالی در استانداردهای حسابداری قرار بگیرند. به موجب استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره ۹ با عنوان ابزارهای مالی، یک دارایی مالی در نتیجه قرارداد و ایجاد یک بدهی مالی یا ابزار مالکانه برای شخص دیگر به وجود میآید؛ در حالی که در مورد پول رمزگذاری شده، رابطه قراردادی وجود ندارد که منجر به یک دارایی مالی برای یک طرف و یک بدهی مالی برای طرف دیگر بشود و در اینجاست که دچار مشکل میشویم.
نتیجه اینکه پولهای رمزگذاری شده در قالب تعریف داراییهای مالی قرار نمیگیرند. پس باید به فکر راه چاره دیگری باشیم. همان طور که در ادامه خواهیم دید، استانداردهای کنونی ما را به سمت حسابداری پولهای رمزگذاری شده در یکی از دو قالب داراییهای نامشهود یا موجودیها سوق میدهد. به نظر میرسد پول رمزگذاری شده در تعریف داراییهای نامشهود، آن گونه که در استاندارد بینالمللی حسابداری شماره ۳۸ با عنوان داراییهای نامشهود تعریف شدهاست، قرار میگیرد. میتوان گفت پول رمزگذاری شده یک دارایی غیر پولی قابل تشخیص است که ماهیت فیزیکی ندارد.
اگر پولهای رمزگذاری شده را به عنوان داراییهای نامشهود در نظر بگیریم، در این حالت هم باید آنها را به بهای تمام شده اندازهگیری کنیم. در این حالت و با استفاده از این استاندارد، شاید بتوانیم توجیه کنیم که بازار فعالی برای پولهای رمزگذاری شده وجود دارد و در این شرایط بتوان آنها را به ارزش منصفانه اندازهگیری کرد. البته باید در نظر داشت که در حرکت به سوی ارزش منصفانه در چارچوب این استاندارد، در صورتی که افزایشی در ارزش پولهای رمزگذاری شده محقق شود، سودی در صورت سود یا زیان شناسایی نمیشود و فقط منجر به شناسایی سود تحقق نیافته در صورت سایر سود و زیانهای جامع میشود. جالب است بدانید پاراگراف ۳ این استاندارد، داراییهای نامشهود نگهداری شده برای فروش در شرایط عادی کسب و کار را از دامنه این استاندارد مستثنی کرده است. این دسته از داراییهای نامشهود در چارچوب استاندارد بینالمللی شماره ۲ با عنوان موجودیها قرار میگیرند و در نتیجه به بهای تمام شده یا خالص ارزش قابل تحقق، هر کدام که کمتر باشد، اندازهگیری میشوند. پس در این شرایط شاید بتوان پولهای رمزنگاری شده را به عنوان داراییهای نامشهود نگهداری شده برای فروش تلقی و آن را به عنوان یک موجودی گزارش کرد که در این حالت نیز همانطور که گفته شد، این پولها به ارزش منصفانه شناسایی نشده و سود ناشی از تغییر در ارزش منصفانه آن در صورت سود یا زیان منعکس نمیشود. همانطور که میبینید حسابداری پولهای رمزگذاری شده با استفاده هر یک از این دو استاندارد حسابداری و طبقهبندی آن به عنوان دارایی نامشهود یا موجودی نمیتواند اطلاعات مفید و سودمندی به استفادهکنندگان از صورتهای مالی ارائه کند!
نتیجه: حسابداری پولهای رمزگذاری شده باید به ارزش منصفانه و شناسایی افزایش ارزش آن در صورت سود یا زیان دوره باشد. در این شرایط است که صورتهای مالی اطلاعاتی سودمند به ذینفعان ارائه میدهد. اما متاسفانه به نظر میرسد استانداردهای حسابداری کنونی، اجازه چنین کاری را نمیدهد. در عین حال، بهرغم ایرادهای پیشگفته، حسابداری پولهای رمزگذاری شده در دستور کار هیات تدوین استانداردهای بینالمللی حسابداری هم نیست. چه زمانی پولهای رمزگذاری شده به اندازهای بزرگ خواهند شد تا مراجع استانداردگذار به فکر تدوین استانداردهای حسابداری برای آن بیفتند؟ و آیا آن زمان دیر نیست؟ چرا مرجع استانداردگذار کشورمان یعنی سازمان حسابرسی با همکاری جامعه حسابداران رسمی ایران از حالا به فکر تدوین استاندارد حسابداری در این حوزه نیستند؟
اخبار حسابداری و حسابرسی/ افکار نیوز
کد خبر:۹۴۹۱